سنگ بزرگ را برداشت، دانستم سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است! اما وقتی سرم شکست فهمیدم که لر تابع هیچ قاعده و قانونی نیست.
تازگی ها هم یه تبلیغ دیدم که اصلا نمیتونم هضمش کنم.
باباهه میاد تو خونه میگه دخترم امسال دوست داری مسافرت کجا بریم؟
دختره میگه بابایی من از مسافرت میترسم.قیافه اشم اینجوریه
باباهه میگه واسه چی عزیزم؟
دختر : آخه خیلی ها تو مسافرت کشته میشن
... بابا :غصه نخور دخترم بابا فکر اونجاشمکرده
بعد پرده رو کنار میزنه یه پراید پارکه.
دختره :هورااااااااااا ااا .
بعدشم میگه سایپا مطمئن
خیلی دوس دارم بدونم اینا ملتو چی فرض کردن
اون دزدی که تو ماشین لباسشویی قایم میشه و هر دفعه یه لنگه از جورابای منو میدزده ،