-
"من" از این روزها نمیگذرم...
سهشنبه 31 مرداد 1391 16:31
این روزها میگذرد! اما "من" از این روزها نمیگذرم...
-
داستان دیـــو و دلبــــر رو شنیــدی؟
سهشنبه 31 مرداد 1391 16:25
داستان دیـــو و دلبــــر رو شنیــدی؟ خوب پس گـــوش کـــن : دلبر عاشق دیو شد ،وقتی به دیو گفت دوستت دارم طلسم دیو شکست و تبدیل به آدم شد....... حالا داستــان منــو گـــوش کـــن : زمانی عاشق یه آدم شدم ، ولی تا بهش گفتم دوسش دارم به دیو سنگدل تبدیل شد...
-
مــن به باد هم التماس می کنم
سهشنبه 31 مرداد 1391 16:14
وقتی دلتنگت می شوم ... وقتی عطر تنــت را می خواهم ... مــن به باد هم التماس می کنم خــدا که جای خود دارد !
-
دلم شکست
سهشنبه 31 مرداد 1391 16:08
دلم شکست عیبی ندارد شکستنی است دیگر، می شکند اصلا فدای سرت قضا و بلا بود از سرت دور شد اشکم بی امان می ریزد مهم نیست آب روشنی است خانه ات تا ابد روشن...
-
حرف نزدن !
یکشنبه 22 مرداد 1391 19:40
گاهی حرف نزدن ! از نداشتن حرف نیست .. از داشتن حرفهای زیاد است !!!
-
کصافط اونو نگفتم
پنجشنبه 19 مرداد 1391 16:26
دختر : عزیزم دوسم داری؟ پسر : خب معلومه که دوست دارم دختر : پس نشونم بده پسر : باشه. بیا ببینش دختر : کصافط اونو نگفتم . بیشعور خاک توسر ...
-
مرا در غربت فردا رها کرد
پنجشنبه 19 مرداد 1391 15:39
شبی غمگین ، شبی بارانی و سرد... مرا در غربت فردا رها کرد دلم در حسرت دیدار او ماند مرا چشم انتظار کوچه ها کرد به من می گفت: تنهایی ، غریب است ببین با غربتش با من چه ها کرد تمام هستی ام بود و ندانست.. که در قلبم چه آشوبی به پا کرد او هرگز شکستم را نفهمید اگر چه تا ته دنیا صدا کرد
-
خدای مــــــن...
پنجشنبه 19 مرداد 1391 06:43
می گویند، دلتنــــگ نباشــــــــــم! خدای مــــــن... انــــــگار به آب می گویند خیس نبـــاش...!
-
مسئولیت
پنجشنبه 19 مرداد 1391 06:41
آهسته گفت: خدانگهدارت . در را بست و رفت . . . . آدمها چه راحت مسئولیت خودشان را به گردن خدا می اندازند. . . .
-
چرا...؟
پنجشنبه 19 مرداد 1391 06:04
چرا هر چه درد هایم را فریاد میزنم نمیشنوی ؟؟؟؟؟
-
این روزا
سهشنبه 17 مرداد 1391 07:22
این روزا، آدما قیمت هر چیز رو می دونن اما ارزش هیچ چیز رو نمی دونن...
-
از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت استفاده کنیم!!
سهشنبه 17 مرداد 1391 07:17
کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد… پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد! استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاهها ببیند. در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی...
-
مرا بغل کن
شنبه 14 مرداد 1391 03:46
روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکردبراى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت:... مرا بغل...
-
بعد از من مواظب خودت باش ...
جمعه 13 مرداد 1391 14:48
اهسته اهسته میمیرم بهانه....... بعد از من مواظب خودت باش ......
-
ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻫﻮﺵ
جمعه 13 مرداد 1391 14:42
ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺟﻠﻤﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﻫﺴﯿﺘﺪﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺍﺷﺒﺘﺎﻩ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟؟؟ 123456789 123456789 123456789 ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻤﺎ ﺍﻻﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺗﻤﺮﮐﺰﮐﺮﺩﯾﺪ؟ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﯾﻦ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﻠﻤﻪ ﻫﺴﯿﺘﺪ-ﻫﺴﺘﯿﺪ ﺍﺷﺒﺘﺎﻩ-ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﻦ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﻫﺴﺖ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ ﺍﻭﻝ ﺍﺗﺒﺪﺍﯾﯽ ﺑﺨﻮﻧﯿﻢ ؟؟ ﺣﺘﯽ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﻫﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻪ ﭘﺲ ﺑﺮﯾﻢ ﺍﻭﻝ ﻣﻬﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﺨﻮﻧﯿﻢ . . . ﺣﺘﯽ ﮐﻠﻤﻪ...
-
چرا اینقدر بین حیوانات فرق میزارید
جمعه 13 مرداد 1391 14:18
وقتی ” سگ ” می شیم هیشکی دوستمون نداره ! ولی وقتی ” خر ” می شیم همه عاشقمون می شن ! چرا اینقدر بین حیوانات فرق میزارید
-
ساعت دیواری اتاقم نامرده !
جمعه 13 مرداد 1391 14:16
ساعت دیواری اتاقم نامرده ! عقربه قرمزش که مثه سگ میدوه نامرده نمیتونه خوشی هامو ببینه عقربه مشکی بزرگه هم دیوس تر از قرمزه اونم نمیتونه خوشی هامو ببینه سیاه کوچیکه یکم دلش برام میسوزه ! ولی ذاتش کثیفه ! اونم نامرده .. زمان نامرده !
-
گودی قاشق
جمعه 13 مرداد 1391 14:12
هیچوقت گودی قاشق رو زیر شیر آب نگیرین... این توصیه نسل به نسل و سینه به سینه تو خاندان ما گشته تا رسیده به من... البته بابام وقتی اینو بهم میگفت پیرهنش خیس بود!!! فک کنم بابابزرگم اونطور که باید و شاید پیامو نرسونده بود...
-
دلتنگی ام
دوشنبه 9 مرداد 1391 17:51
دلتنگی ام برای دوری توست یا نداشتن تو
-
کار از کار گذشته بود ...
دوشنبه 9 مرداد 1391 17:48
داستان کوتاه بی ادبی ! کار از کار گذشته بود ... سمیه وسط کلاس مدنی ۳ بدون اختیار گوزیده بود . از اول کلاس تو دلش بادی جمع شده بود و نمی دونست چطور باید خالیش کنه . اما حالا خالی شده بود ... عده ای تو بهت مطلق بودن و عده ای از خنده، روی زمین کلاس ولو شده بودن ! سمیه با صورتی که مثل لبو شده بود، ناخن هاش رو به دسته چوبی...
-
ژوووووووون بــرســونــمــت خــانــومــــی !!
شنبه 7 مرداد 1391 14:53
-
فقط مال خودمی
چهارشنبه 4 مرداد 1391 06:25
اِ مـــروز دِلَمـــ واســه داشتَنِتــــ پــَر کــه نـــه... پــَر پــَر مـے زنــه... واســـه بــودَنِتـــ و بَغَل کــَردَنتـــــ اینکـــ ســَرمـــو بــذارمـــ رو شـــونه اتـــــ و تـــ♥ــو دستــآتـــو فـرو کنــے لــآ ـے مــوهــآمـــو بگــــے: فَقَطــ مــآلِ خـــودمــے
-
دل ِ تنگ
چهارشنبه 4 مرداد 1391 06:21
وقتی یه نفرو خیلی دوست داری دست خودت نیست ، اون هر قدرم که اذیت کنه بازم دلت براش تنگ میشه ....
-
خــُـوش بـه حـالِ اوِنی که.....
چهارشنبه 4 مرداد 1391 06:01
خــُـوش بـه حـالِ اوِنی که..... بـَـعد سالـهاوقتی درِ آغـوشت آرِام گـرفتــِه است... زیــرِ گــُـوشـش زمـزمه میکــُنی از او قــَبلتــَـر هــآ... هـَمه سـوء تــَفـاهم بــُـودنــد!!
-
نمیدونم چرا اس دق لالیا توهمی ان
دوشنبه 2 مرداد 1391 16:47
نمیدونم چرا اس دق لالیا فکر میکنن اینقدر باهوشن خب همش پایین خودتونو نگاه نکنین بعضی وقتا چشاتونو باز کنید حقایق و ببینید کی بالای شماست نکته عکسو ببین :))))) :دی ایول علی کریمی :دی خیلی باحاله :)))))
-
لعنت به این خاطره ها ...
دوشنبه 2 مرداد 1391 15:16
بهترین لحظه های دیروز،بدترین لحظه های امروز رو ساخته.. لعنت به این خاطره ها ...
-
حماقت شیرین!!
دوشنبه 2 مرداد 1391 15:07
همین که هستی کافیست !!! ...دور از من بدون من... چه فرقی می کند! گل که می خری خوب است برای من نیست نباشد... همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک می شود کافیست دلخوشم به این حماقت شیرین!!
-
تابع لر
جمعه 30 تیر 1391 18:10
سنگ بزرگ را برداشت، دانستم سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است! اما وقتی سرم شکست فهمیدم که لر تابع هیچ قاعده و قانونی نیست.
-
تبلیغ شامپو گلرنگ
جمعه 30 تیر 1391 18:07
یه تبلیغ شامپو گلرنگ هست که پدره میگه : ((تو خونه ما پسرم موهای نرم خوش حالتی داره، دخترم موهای مواج زخیمی داره ، خانومم موهای لخت و نرمی داره و موهای خود من هم خشک و زبر هست اما همه ما با شامپو گلرنگ موهامون رو میشوریم چون برای هر نوع مویی مناسبه)) من خواستم از پشت همین تریبون به این پدر زحمت کش بگم هرچند این شامپو...
-
بعضیا هستن ...
جمعه 30 تیر 1391 18:04
بعضیا هستن .. .آی کیو در حد پت و مت، شانس در حد کاراگاه گجت .. قبول دارین ؟