-
یعنی بدم..!
شنبه 9 اردیبهشت 1391 11:36
وقتی ازم میپرسی که خوبی و من میگم ای بد نیستم... یعنی بدم..! خیلی هم بدم... پس نگو خدارو شکر..!!!
-
اونی که عاشقتره
پنج‌شنبه 7 اردیبهشت 1391 15:36
حرفی نمی زنی؟؟؟؟؟؟ خب اشکالی نداره ..... همیشه اونی که عاشقتره زودتر به حرف میاد ... پس من میگم * دوست دارم * آه خداااااا بازم چیزی نگفتی ؟؟؟؟؟؟
-
دعـــــایٍ دیوانــــگان هم
پنج‌شنبه 7 اردیبهشت 1391 15:26
شمعی روشن کردم حوالی ِ همیــــن روزها، که زودتـــــر بیایــــی، میگـــــویند؛ دعـــــایٍ دیوانــــگان هم، مستــــجاب میشود..
-
نداشتن تو یعنی...
پنج‌شنبه 7 اردیبهشت 1391 15:15
نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد نمیدانم نداشتنت سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را دارد ...
-
ما ایرانی ها
پنج‌شنبه 7 اردیبهشت 1391 08:14
ایرانی ها دروغ گفتن را از اول صبح با جمله "پاشو لنگ ظهره" آغار می کنند.
-
دلــــَــ م خیلـے گرفتــِ ه !
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 21:26
دلــــَــ م خیلـے گرفتــِ ه ! دلــــَـ م یـﮧ آرامش ِ واقعــے و یـﮧ خنــدهـ از تـﮧ ِ دل می خواد ! آرامشــے ڪـﮧ بعدش طوفانـے در ڪـار نباشه ! خنــده اے ڪـﮧ بعدش بغض و گریـﮧجاش رو نگیره !
-
آرام میروم...
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 12:21
آرام میروم ... آنچنانـــ آرام که ندانی کی رفته ام .... اما وقتی جایِ خـــــــــــــ ـ ـ ـــــــــــالی مرا ببینی . . . ، آنچنانـــ ســــــــخت رفته ام . . . ، کهــ تمام عــــــــمر زمانِ رفتنم را فراموش نکنی . . .
-
تقدیر بی تقصیر نیست
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 12:04
باید تورو پیدا کنم شاید هنوزم دیر نیست تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست..
-
لواشک
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 12:04
مامانم اومده یدفه تـــَــــــق زد پسه کلم ... میگم چرا میزنی :( !؟ برگشته میگه لواشکـارو رو از ترس تویه جونور قایم کردم از صبح دارم میگردم خودم پیداشون نمیکنم مــن ~~~> :| !!!
-
سمعک
سه‌شنبه 5 اردیبهشت 1391 06:50
مشکل از تو نبود از من بود با کسی حرف میزدم که سمعک هایش را پیش دیگری جا گذاشته بود . . .
-
آخوند فلان مسجد
دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 13:12
روزی رضاشاه با هیات همراه در حال حرکت به سوی جنوب بوده که سر راه از یزد رد می شود و میبیند که مردم زیادی در آن جا گرد هم جمع شده اند. رضا شاه به جلو می رود و از حاضرین می پرسد که چه خبر شده..؟؟ در پاسخ می گویند که: آخوند فلان مسجد یک دعایی خوانده که کور مادرزاد را شفا داده است. رضا شاه می گوید: آخوند و فرد شفا یافته...
-
زیر باران اشک هایم
دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 12:10
پارسال با او در زیر بـــــــــاران راه می رفتم ... امسال راه رفتن او را با دختریـــــــ دیگر در زیر باران اشک هایم دیدم شاید باران پارسال اشکِ دختریــــــــــــــ دیگر بود...!!!
-
عقــربــــه هــا
دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 11:41
دیــر کـــرده ای !! عقــربــــه هــا گــیر کـرده انــــد در گلــــوی ِ مـن انگــــــار کــــه رد نمــیشـود ... نه زمــــــان ! نه آبــــــ ِخـــــوش !!!
-
معشـــــوقه ای پیداکرده ام
دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 11:39
معشـــــوقه ای پیداکرده ام به نام روزگار این روزهـــــا سخت مرا درآغـــــوش خویش به بازی گرفـــــته است...
-
سرگرمی ما ایرانی ها
دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 11:17
یکى از سرگرمى هاى مردم ایران اینه که وقتى از مطب دکتر میان بیرون حساب کنن ببین اون دکتره روزى چقد درآمد داره!
-
شیخ و مریدان در باشگاه بدن سازی
دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 09:40
گویند مریدان شیخ همگی از برای ساختن هیکل شش تکه به باشگاه بادی بیلدینگ شدندی! خود شیخ چند سالی در باشگاه مشغول هارتل بودی. تا مریدان بدید بسیار مسرور گشت و به استقبالشان رفت. یکی از مریدان دخترباز خدمت شیخ عرض کرد: یا شیخ ! بر ما بگو با کدامین دستگاه کار کنیم تا دختران و دافان را تحت تاثیر قرار داده مخشا...ن را...
-
اَلـکـٌـل
دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 08:29
کـاشـ ـکـی تـَلـخـ ـی زنـدگــی کـَـ ـمـی اَلـکـٌـل داشـتــــ ... شـایـَد مـَسـ ـتـِمـان مـی کــَــرد و دَرد را نـمـی فـَهـمـیـدیــ ـم ...
-
زخـــم قـــلــبــم
دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 08:17
دلـــتــنــگ که میشوم زخـــم قـــلــبــم ســر بــاز میکــنـــد چــه دردی دارد نـــبــودنـــت
-
حال میده با این تو تهران سبزی بفروشی
یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 01:40
-
فکر بکر
یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 01:36
امسال هرکی میومد خونه ما عید دیدنی، بهش می گفتم واااااای چقد چاق شدی... طرفم از همون خونه ما شروع می کرد به رژیم گرفتن... کلی به اقتصاد خانواده کمک کردم!
-
پـــا برهنـــه
یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 01:29
بنـــد دلـــم را به بند کفـــش هایت گـــره زده بودم که هر جـــا رفتـی دلــم را با خود ببری غــــافل از اینکه تو پـــا برهنـــه می روی و بی خبــــر….........
-
گوشیم
یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 01:14
خسته شدم از بس گوشیمو چک کردم اما اسم تو رو رووش ندیدم ...!!!
-
میخواهم ساده اعتراف کنم
پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 03:20
میخواهم ساده اعتراف کنم میخواهم ســـــــاده فــــــــــریاد بزنم دلم میخواهد ذره ذره ی وجود سرتا پا آرامشت را ...... در بلندای لحظه های خسته از دلتنگی ام هجی کنم ساده میگویم گوش کن...!!! ...ع...ا...ش...ق...م...! نگاه کن...!!! آنچه را که در سادگی نگاهم پیداست نیازی به انکار نیست...!!!
-
(ستاد کمک به ادامه زندگی)
پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 03:20
وقتی خانومی به شما گفت: “چــــــــــــــــی؟”، به این معنا نیست که گفته شما را نشنیده. او در واقع به شما فرصت داده که گفته خود را تغییر دهید! (ستاد کمک به ادامه زندگی)
-
و باز پُــکــی دیگــــر می زند ...
پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 03:19
شبیه کسی شده ام که پشت دود سیگارش با خود می گوید : باید تـَرکـــــ کنم ! ســیگار را... خانــــه را... زندگـــی را... و باز پُــکــی دیگــــر می زند ...
-
دخـتـرکـــی در آیـنــه ایـسـتـاده
سه‌شنبه 29 فروردین 1391 15:02
ایـنـجــــا دخـتـرکـــی در آیـنــه ایـسـتـاده کـه از تـمــام دنـیــا فـقـط لـحـظـه ای بــودنِ تـصــویـری را مـی خــواهـد کـه از پـشـت عــرضِ شــانه هـایــش را در بـر گـرفـتـه بـاشــد . . .
-
مَست از تــــو
سه‌شنبه 29 فروردین 1391 14:58
مَست از تــــو مـے رَقـصـم تـا سَرگیــجــہ تـا تـار شـدن اتـاق تـا سیـاه تـر شـدن چَـشـمـم تـا نَـبـیـنـم نـبـودن بـے دَلـیـلـت را . . .
-
شعبده ای
سه‌شنبه 29 فروردین 1391 14:51
ای کاش شعبده ای ، ِسحری ، جادوئی بلد بودم که با گفتن یک َهجی َمجی لا َتر جی تو ظاهر میشدی و من .... بگذریم ... تو فقط ظاهر شو من و تو برای رسیدن به هم هیچ چیز کم نداریم....جز یک معجزه.
-
قصه اصحاب کهف
سه‌شنبه 29 فروردین 1391 14:23
قصه اصحاب کهف یک شوخیست اینجا یک روز که بخوابی همه تو را از یاد میبرند
-
این هم نتیجه ورزش کردن خانم ها در آشپزخانه
سه‌شنبه 29 فروردین 1391 13:00